شهدا در عرصه ی علم و دانش
با استعداد و کوشا
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
قبل از سال 59 او را می شناختم. او جوانی با استعداد، با هوش، فعال و در عین حال، متدیّن بود. شهید علمی در جلسات درس و بحث، با استعداد و کوشا بود. کافی بود یک بار مطالب سخت را در کلاس بشنود، فوراً آن را می گرفت و روز بعد، به استاد جواب پس می داد. او دائم مورد تشویق اساتید واقع می شد تا جاییکه، این باعث بر انگیخته شدن حس حسادت دیگران شده بود. عمده بچه های طلبه، مشکلات درسی خود را با او در می گذاشتند و وی به آنها پاسخ می گفت. او حتی علوم جدید را نیز فرا می گرفت و با خواندن آن درسها بصورت متفرقه، در امتحانات شرکت می کرد و با نمرات عالی نیز قبول می شد. (1)
نحوه ی درس خواندن در جبهه
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
شهید علمی پس از شروع جنگ تحمیلی، برای ادای تکلیف به جبهه های حق علیه باطل رفت و همواره در راه اعتلای اسلام جانفشانی ها کرد. او مرتب از حوزه به جبهه، در رفت و آمد بود. اما با این اوضاع و احوال همچنان در درس ها نمرات بسیار خوبی می گرفت. یک روز از سید پرسیدم: چگونه با وجود حضور مرتب در جبهه، درسهایت را می خوانی؟ جواب داد: وقتی اساتید، درس می دهند نوارشان را می گیرم و در فرصت های مختلفی که بدست می آورم به آن ها گوش می کنم و با شروع امتحانات، به حوزه می روم و امتحان می دهم. گفتم این طوری برایت مشکل ایجاد نمی شود، چون خیلی از درس ها احتیاج به مباحثه دارد؟ گفت: بله، بعضی از درس ها طوری است که نمی شود آن ها را از طریق گوش دادن به نوارها یاد گرفت و باید حتماً در محضر استاد باشم تا رفع اشکال کنم. شهید با همه ی این دغدغه ها هم به درس هایش می رسید و هم به وظایفش در جبهه، عمل می کرد. (2)
کتابهایمان را مبادله می کردیم
شهید یوسف کلاهدوز
یک روز در شورای فرماندهی سپاه بودیم. چند کتاب قطور با خود آورد که درباره ی مسایل نظامی بود. چند صفحه از آنها را ورق زد و رو به ما گفت: «ببینید، اینها خیلی هم چیزهای مشکلی نیستند. ما باید مطالعه را جدی بگیریم.»
تعدادی کتاب در باره ی مسایل مدیریت مالی، مدیریت پرسنلی و غیره داشتم. از آن به بعد، کتاب هایمان را مبادله می کردیم. او دو سه روزه کتاب را می خواند و پس می آورد و من از اینکه هنوز همه ی کتاب ایشان را نخوانده بودم، خجل می شدم.
می گفت: این گروهک ها خیلی تشکیلاتی عمل می کنند. هر کی سریع تر عمل کند، ابتکار عمل با اوست. ما باید خود را وفق بدهیم با وقت کم.» (3)
جایگاه سنگر علم و دانش
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
دوران دبستان را با هم آغاز کردیم. من در درسها ضعیف بودم اما شهید سید باقر علمی استعدادش بسیار عالی بود.
دوران راهنمایی را نیز با سید باقر در یک مدرسه طی کردیم.
من معمولاً در درسها ضعیف بودم و سید در این زمینه مشوق من بود و خیلی به من کمک می کرد. پس از گذراندن دوران راهنمایی، سید با تشویق و راهنمایی آقای سید موسی و آقای تقی پور، وارد حوزه ی علمیه شد. آیت الله شالی، امام جمعه محترم تاکستان (حفظ الله) یکی دیگر از مشوقین شهید علمی، برای حضور در حوزه ی علمیه بودند. سید در حوزه مشغول به تحصیل شد و همزمان با تحصیلات حوزوی موفق به اخذ دیپلم نیز گردید. او یکی از کسانی بود که برای حضور در سنگر علم و دانش، جایگاه و مقام والایی قائل بود. (4)
سوال در برابر سوال
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
سیّد را از زمان حضورش در مدرسه ی شیخ الاسلام می شناسم. مدتّها قبل از زمانی که من برای کسب علم به این مدرسه بیایم، سیّد در آنجا مشغول به تحصیل بود. وقتی با ایشان برخورد کردم. بنظرم فردی بسیار عادی آمد اما وقتی او را در عمل دیدم، متوجه شدم که اشتباه می کنم. او یک عالم به تمام معنی بود. زمانی هم که در جبهه حضور داشت، یک رزمنده ی واقعی بود. وقتی در مدرسه ی شیخ الاسلام بودیم، اکثر طلّاب مبتدی بودند. در این حال، فردی بود که هر از گاهی به مدرسه می آمد و چند سوال از برادران طلبه می کرد تا آنان را غافلگیر کند و به این ترتیب، فضل و معلومات خود را به رخ دیگران بکشد. این کار او مدتی تکرار شد تا اینکه در یکی از روزها، سیّد همان جلوی در مدرسه، او را نگاه داشت و بسیار مودبانه، چند سوال از وی پرسید و او هم مانده بود چه جوابی بدهد. در واقع جوابی نداشت که بدهد. از همان روز به بعد دیگر او به مدرسه ی شیخ الاسلام نیامد. (5)
تحصیل با نوار
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
برادرم علاقه ی خاصی به روحانیت، انقلاب و خدمت به مردم داشت و در این راه فعالیت های بسیاری انجام داد. او در کنار کسب علوم حوزوی توانست دیپلمش را بگیرد. در جبهه که بود درسهایش را با نوار یاد می گرفت، به این ترتیب که دوستانش در حوزه، درسها را برایش ضبط می کردند و به جبهه می فرستادند. زمانی هم که او به مرخصی می آمد و در کلاسها شرکت می کرد، از درسها نوار می گرفت و برای دوستانش به جبهه می برد. (6)
او واقعاً استاد بود
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
وقتی در قزوین بودیم به سیّد باقر پیشنهاد دادیم، کلاس منطق بر پا کند. البته هر کس ظاهر سیّد را می دید هرگز باور نمی کرد، او بتواند تدریس کند یا آنگونه بجنگد، چون اصلاً نشان نمی داد و در این رابطه مخفی کاری می کرد. درس عوامل از دروس بسیار مشکل حوزوی به شمار می رود. کسی می تواند این درس را تدریس کند که تخصص لازم را داشته باشد. ایشان این کلاس را چنان زیبا و مسلّط برگزار کرد که افراد، سطح بالا از حیث علمی در آن کلاس ها شرکت می کردند. یکی از این افراد، شهید عزیز وهابی بود که در رشته ی برق در استان زنجان نفر اول شده بود. آن شهید وقتی از تدریس سیّد صحبت می کرد، ما پی به شخصیت واقعی سیّد می بردیم. او واقعاً یک استاد بود. (7)
13 ساعت مطالعه در روز!
شهید حجت الاسلام سید باقر علمی
زمانی که مجروح بودم، به قصد گرفتن روحیه و قوت قلب به مهاباد رفتم تا تعدادی از دوستان و هم رزمان قدیمی را زیارت کنم. این قضیه مصادف بود با شهادت سردار رشید اسلام، مهدی زین الدین، فرمانده لشکر 17 علی ابن ابیطالب (علیه السلام).
سید باقر نیز همان موقع در مهاباد بود. آن زمان بحثی بر سر این موضوع که رکورددار مطالعه چه کسی است، بین برادران گردان در گرفته بود. در این مورد اسامی چند نفر که روزی سیزده تا هفده ساعت مطالعه می کردند، برده شد که یکی از آن ها سید باقر بود. می گفتند، او روزی سیزده ساعت از وقتش را به مطالعه می گذراند. او در کنار مطالعات عمومی، قرآن و درس های حوزوی خود را نیز مطالعه می کرد. (8)

پی‌نوشت‌ها:

1. سکوی پرواز، ص 30.
2. سکوی پرواز، ص 33.
3. هاله ای از نور، ص 102.
4. سکوی پرواز، ص 20.
5. سکوی پرواز، ص 25.
6. سکوی پرواز، صص 42-41.
7. سکوی پرواز، ص 47.
8. سکوی پرواز، ص 65.

منبع مقاله: موسسه فرهنگی قدر ولایت، (1388)، سیره ی شهدای دفاع مقدس(علم و دانش)، تهران، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول